-
سه شنبه, ۱۷ ارديبهشت ۱۴۰۴، ۱۱:۰۳ ق.ظ
-
۱۱

آیت الله خزعلی به عنوان یکی از روحانیون انقلابی و سرسخت در برابر جریانهای غربزده، محسوب میشد. اما غریب این بود که این شخصیت بصیر و انقلابی نسبت به انجمن حجتیه، خوشبین بود. تحلیل چرایی این خوشبینی میتواند یکی از ابعاد خطرناک این انجمن، یعنی داشتن تشکیلات سری، را آشکار کند.
یکی از نکات جالب در حیات جمهوری اسلامی ایران، اختلاف نظر بزرگان در مورد مسائل فقهی یا سیاسی - اجتماعی است. آیت الله خزعلی به عنوان شخصیتی عالم و آگاه و نفوذناپذیر در برابر جریانات غربگرا شناخته میشود. رویکرد افشاگرانه ایشان نسبت به سیاستمداران برجستهای چون هاشمی رفسنجانی و سید محمد خاتمی، یکی از نکات فوقالعاده مهم در حیات ایشان است. ایشان با همسویی با آیت الله مصباح و آیت الله جنتی، یکی از بزرگان انقلابی محکم و تزلزل ناپذیر در برابر غربزدگی مسئولان محسوب میشود. اما غریب این است که چنین شخصیتی و یا چنین روحیاتی، نسبت به انجمن حجتیه، خوشبین بود. تا حدی که امام خمینی(ره) به صورت رسمی در نامهای به شورای نگهبان، به ایشان تذکر داده بود.
«حواستان را جمع کنید که نکند یک مرتبه متوجه شوید که انجمن حجتیهایها همهچیزتان را نابود کردند. من به شما آقایان علاقهمندم ولی لازم میدانم گاهی که مسالهای را میبینم تذکر بدهم.»
اما با این وجود، مرحوم آیت الله خزعلی، تا آخر عمر از این اعتقاد برنگشت و معتقد بود که عدهای در مورد انجمن برای حضرت امام(ره) بدگویی کردهاند و نظر ایشان در مورد انجمن ناصواب بوده است. ایشان سالها بعد در مورد دیدگاهش در مورد انجمن حجتیه چنین میگوید:
همیشه دوست داشتهام طلبهای آزاد باشم. مثلاً اگرچه انجمن حجتیه را دوست داشتهام، ولی به آن نپیوستم، تهمتهایی که به این انجمن زدهاند درست نبوده است… من به انجمن حجتیه خوشبین بودم اما به آن نپیوستم. … انجمن حجتیه برای ظهور حضرت مهدی(عج) زمینه را مهیا میساخت، آنها نمیتوانستند با مسائل حساس سیاسی خود را درگیر کنند لذا تقیه میکردند. موضعگیری سیاسی انجمن نیز بیشتر از سر تقیه بود… اعضای انجمن حجتیه بر این اعتقاد بودند که ما قدرت مقابله با حکومت محمد رضا پهلوی را نداریم. درست مثل امیر المومنین(ع) که تا جایی که توانست برای جانشینی پیامبر کوشید ولی وقتی دید نمیشود به این خواسته جامه عمل بپوشد و ممکن است با بروز اختلاف، مردم از دین روی بگردانند، حتی با ابوبکر هم بیعت کرد.( خاطرات آیت الله خزعلی، ص۱۴۵-۱۴۶)
آیت الله خزعلی حتی مدعی بود ک شهید مطهری هم به انجمن خوشبین بوده است:
«من از طرف امام در انجمن نماینده شدم نه عضو آنها، بعد که رفته بودند و زده بودند، گفتم آقا اینطور نیست، گفتند دیگر نمایندگی را برداشتیم، دیگر نماینده من نباش. آقای مطهری رحمتالله علیه فرمود: خزعلی، اینها (انجمن حجتیهایها) مظلوم هستند، بیا با هم پیش امام برویم و به امام بگوییم، اینها امام زمانباور هستند. بعد او به مشهد رفت. بنا بود از مشهد که برگشت، با ایشان پیش امام برویم اما فرصتی پیش آمد که من پیش امام رفتم و حرفی را که با آقای مطهری میخواستیم بزنیم را بنده خودم زدم، امام قبول کردند، گفتند تو نماینده من باش، مرحوم آقای مطهری که از مشهد برگشتند، گفتم نتیجه بحمدالله مثبت بود، او هم دلش میسوخت، میگفت اینها را مظلوم قرار دادهاند، اینها امام زمان باورند، نباید اینها را از دست داد.»
او با دفاع از انجمن حجتیه در برابر حضرت امام(ره) چنین گفت:
«انجمن حجتیه را بد معرفی کردند، آقای شیخ محمود حلبی نوشت که ما دراختیار شماییم؛ من معاندین (انجمن را) در باطن بهایی میبینم، اما در ظاهر، بعضی از روحانیون. این بعضی از روحانیون، ضعفهایی مختصری از آن میدیدند، اما اصلا مخالف نبودند و الان هم که من به بعضی از مسوولان بالا گفتم، تکان خوردند، تکان خوردند. گفتم که جریان این است که اینها خدماتی کردند که حالا مناسب نیست (بگویم) و شاید در رادیو که همه گوش بدهند، خدمات آنها را بیان کنم، اینها خدماتی کردند که دیگران نکردهاند ولی آنقدر به آنها فشار آوردند که بعضی از آنها هم وقتی دیدند اینطور است از دعا کردن بر امام خودداری کردند که برای همین سوژه قرار گرفتند، فحش شنیدند و گفته شد که اینها میگویند: «معصیت کنید تا امام زمان (عج) بیاید»، در صورتی که آنها ابدا این حرف را نزدند، به امام عرض کردم آقا، اینها چنین حرفی نمیزنند، اینها نمازخوان هستند، اینها اهل جهادند، بعد امام فرمود چرا از خودشان دفاع نکردند؟ گفتم اگر دفاع کنند، مردم بر سر آنها میزنند و میگویند امام اینطور فرموده، شما اینطور حرف میزنید و امام پی برد که اینها آن حرف را نمیزنند، امام پاک بود و هر جا هر چه را که میدید درست است، بیان میکرد اما بعضی از کسانی که پیش او میرفتند چیزی میگفتند، ممکن هم هست که ضعفی از کسی ببینند اما نه از رده بالا و این ضعف را به امام برسانند، ایشان هم بشری است مانند بشرهای دیگر البته بشری باهوش.»
وی با تأکید بر جایگاه بسیاری از نیروهای وابسته به انجمن، که بعدها از بزرگان نظام اسلامی شدند، به خدمات آنان به جامعه دینی و نظام جمهوری اسلامی اشاره میکند:
«آنها منحل نشدند، فقط کاری نمیکنند، الان فعالیت ندارند، فقط معارف اسلامی را میگویند، اما دیگر با بهاییت در نمیافتند. الان دستگاه انتظار دارد که بیایند و مشغول کار شوند، به خود بنده گفتند که بیایند، ما هم به آنها کمک میکنیم، فهمیدهاند که اینها آنطور نیستند و الان به آنها احتیاج دارند؛ افراد ارزندهای دارند، از جمله تیمسار صیاد شیرازی، از افراد ارزنده اینها بود، بعضی از آنها سمتهایی دارند و از افراد برجسته حجتیه بودند، خب، تشخیص میدهند که اینها خائن نیستند. حجتیهایها الان هم هستند، مشغول کارهای دینی خودشان هستند، جلسهای دارند و....، البته فعالیت دینی به نفع دستگاه نه در مقابل دستگاه. از طرف وزارت اطلاعات گفته بودند که اینها برای براندازی دارند کار میکنند و چند نفرشان را گرفتهایم، من از آقای یونسی وزیر اطلاعات پرسیدم که چند نفرشان را گرفتید؟ یک نفرشان هم گرفته نشده است، اینها چه عمل براندازیای دارند. ایشان ساکت شد. گفتم چرا چنین چیزی از جانب وزارت نشر میدهند؛ اینها اصلا در کجا (چه جایگاهی) هستند که بخواهند براندازی کنند؟»[1]
فارغ از این دیدگاه آیت الله خزعلی، نحوۀ مواجهه شخصیت بصیر و توانمندی مانند آیت الله خزعلی، به وضوح نشاندهندۀ توانمندی انجمن در جذب افراد و پنهان کردن اهداف مخفی آنان است و به نظر میرسد این نکته، مهمترین علت خطرناک بودن انجمن حجتیه است.
انجمن حجتیه، انجمنی است که از اساس و بنیادش از بهائیت الگو گرفته است. بهائیت، مانند برخی جریانهای سری مانند حسن صباح و ... جریانهای شبکهای با تشکیلاتی مخفی بودند. به گونهای که نفوذ در این جریانها واقعا مشکل بوده و این شبکه به راحتی قابل شناسایی نیست. سر اصلی بقای این جریانها هم، همین تشکیلات سری و واقعا مخفی است.
از این رو، ظاهر انجمن حجتیه این است که جریانی است که ظاهر کاملا دینی دارد و علی الخصوص با ادبیات پرشوری در مورد امام زمان(عج) صحبت کرده و از سویی دارای تشکیلات سادهای برای جذب افراد مختلف به مسجد و هیأت است. این شعارهای زیبا و عملکرد به ظاهر موجه توانسته بود، شبکه بزرگی از متدینان را جذب نماید.
اما با توجه به سری بودن تشکیلات، طبیعی است که بسیاری از متدینان، از لایههای عمیق این جریان آگاه نباشند. به همین خاطر همۀ کسانی که عضو انجمن بوده یا هستند، لزوما معاند یا منافق نیستند. اما فارغ از صداقت و سادگی ظاهری، مهم این است که انجمن توانایی بسیار بالایی در پوشاندن اهداف و شعارهای سری خویش را دارد. به گونهای که افراد مرتبط بعد از سالها نمیتوانند عمق شعارهای این جریان را متوجه شوند.
اینکه آیت الله خزعلی علی رغم تمام جایگاه علمی و بصیرتی، حاضر نیست شواهد بسیار در مخالفت و عناد این جریان نسبت به حضرت امام ره و انقلاب اسلامی ایران را بپذیرد، ناشی از همین ظاهر بسیار وجیه و مردم فریب آن است. سخت است کسی عمری به شخصی از بعد دینی ارادت داشته باشد، یکباره از او دل بکند.